گردش در باغ
باغ هم از جاهایی که یاسمین عاشق رفتن به اونجاست.کافیه که بابا عبدل یا عزیزش بگن که بریم باغ .دیگه هیچ کس جلودارش نیست.از وقتی که استخر بزرگی زدن نمیخوام که تنها بره به اونجا.با همه خستگی و خواب الودگی که داشتم باهاش همراه شدم .روز خوبی رو گذروندیم در باغ زیبایی که بابا خیلی براش زحمت میکشه.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی