عید فطر 93
تعطیلات عید فطر هم تمام شد.
این روزها هم خدار و شکر روزهایی خوبی برای دخمل بابایی بود.
روزهای خوبی بود در کنار پدر جونی و مادر جونش .
مادر جونی که وقتی همه خاله جونا میان دور همی باید مشغول اشپزی و بقیه کارا باشه اما با همه اینا یاسمین و سید محمد رو کلی میگردونن.
همه زحمتها به پای مادر جونی اگر هم کسی بخواد کمک کنه نمیزارن و میگن که شما به بچه ها برسید.
یه اتفاق قشنگ دیگه برای یکی یه دونه ها این که . روز عید فطر یعنی هفتم مرداد تولد خاله مهدیس بود .
خاله مهدیس که دیگه عاشق دو تا وورجکاست.
خاله جونیش تولدت مبارک .(عکساشو میزارم حالا)
ویاسمین زهرا با یه دوست جدید به نام کیان کوچولو که نوه همسایه مادر جونی بود اشنا شد.
یاسمین و پدر جونی که خیلی یاسمین و عسل پسر رو دوست دارن و نوبتی میگردونشون توی حیاط.
یاسمین و کیان کوچولو
یاسمین و سید محمد
خدایا همه همه نی نی ها روزهای خوبی در کنار پدر و مادر و همه اونایی که دوستشان دارند داشته باشند.
خداجون....