یک سالگیت مبارک 14/4/93
عزیزم دخترم یاسمینم تولدت مبارک.
یک سال گذشت.
و چقدر شیرین گذشت پانزده روز .
چقدر شیرین گذشت روزهایی که مامانیش عاشقانه برای تولد یکی یه دونش کار میکرد.
چقدر دوست داشتنی بود روزهایی که مامانیش برای اولین سالروز زمینی شدن فرشته آسمونیش مشغول بود.
و باز هم یاسمینم در خوابه نازه و نزدیک سحر و مامانیش مینویسه
مینویسه برای یاسمین زهرا تا در آینده دخملی بخونه و بدونه که مامانیش عاشقشه.(الان از مسجد محل صدای سحر خونی میاد (علی شیر کرار علی .علی مولا .مولا علی )یا علی نگهدار همه بچه هاباش .
باز هم مینویسه از یکی دیگر از بهترین شبهای زندگی مامانی و باباییش.
شبی که یکی یه دونه یک ساله شد.
چهارده تیر ماه 93 یک ساله شدن دخترمون رو جشن گرفتیم و خوشحالی کردیم .و مهمونای عزیز به صرف افطار (سوپ .سالاد الویه .ماکارونی .فرنی .ترک.)دعوت شدن و سفره افطار خونه عزیز پهن شد و بعد از صرف افطار به طبقه بالا تشریف آوردن برای جشن تولد.
عزیز .مادر جونی .عمه جونی .خاله مهدیس .زن عموجون .همگی برای تدارک افطار کمک کردن.
کارت دعوت زنبوری که بابایی آمادش کرد.
تزیینات رو هم مامانیش به کمک مهشید جونی درست کردن.
لباس زنبوری که خاله مهدیس زحمتش رو کشید.
کیک تولد که عمه بهاره زحمت کشیدن .
یاسمین زنبوره
ملکه زنبورها یاسمین زهرا و دوستای زنبوری
نارگل .زهرا .و سید محمد.
اولین مهمون جشن عسل پسر.هوراااااااااا
ناز دار مامانیش با لباسی که کادو آتنا جون بود.
شب خوبی بود کلی خوش گذشت.همه مهمونا لطف کردن و هدایایی که بیشتر پول بود کادو دادن .
ممنون از همه شما عزیزان